طرح احیای دولت آباد کهن

امام علی علیه السلام: شهرها با حب وطن آباد می شود

طرح احیای دولت آباد کهن

امام علی علیه السلام: شهرها با حب وطن آباد می شود

همشهریان گرامی جهت شرکت در این طرح می توانند مطالب،عکسها وفیلمهای خود را که در ارتباط با گذشته شهر دولت اباد می باشد را برای ما بفرستند تا با نام خودشان منتشر کنیم و یا اینکه با ارسال درخواست عضویت در این طرح، به نویسندگان این طرح بپوندند و مطالب را مستقیما منتشر کنند.
پل ارتباطی ما با شما:arrahimi@chmail.ir

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۰
  • ۰

با توجه به این که در ایام رحلت حضرت آیت الله نجفی قرار داریم مناسب دیدم اعلامیه ی فاتحه این عالم ربانی رو در وبلاگ منتشر کنم. این عالم صاحب چندین کتاب می باشد که در آینده در این زمینه مطالبی را اختصاص خواهیم داد.نکته ای که می توان از این عالم بیان کرد این است که پدر ایت الله مدرس(آقا شیخ) در هنگام فوت وصیت می کنند که حتما ایت الله نجفی بر او نماز بخوانند و این درحالی است که ایشان کمتر از 30سال سن داشتند.

داستانی که الان از این عالم به یاد دارم این هست که روزی یک پیرمردی به ایشان مراجعه می کنند و می گوید من باتوجه به اینکه کهولت سن دارم نمی توانم ایستاده نماز بخوانم،شما بفرمایید من چکار کنم؟ حضرت ایت الله نجفی قبل از اینکه جوابش را بدهد با فراست خاصی از این پیرمرد در مورد مسائل روزمره سوال می کند و حدود یک ربعی گرم صحبت می شوند .بعد از اتمام صحبتها، حضرت ایت الله نجفی به ایشان می فرماید: حاجی شما یک ربع است که با من ایستاده صحبت می کنید چطور نمی توانید پنج دقیقه ایستاده نماز بخوانید!

آگهی فاتحه آیت الله نجفی

  • احمدرضا رحیمی
  • ۰
  • ۰

این عکس مربوط به 30 سال پیش می باشد. معلم این کلاس ظاهرا آقای نقشینه هستند که معلم ورزش بوده اند و دانش آموزان این کلاس از شهرهای دولت آباد،دستگرد و گز برخوار می باشند.

دوستان اگر مطلبی در مورد این عکس دارند می توانند در قسمت نظرات بیان کنند.

دبیرستان شهید امینی1364

                                     جهت دریافت این عکس با کیفیت اصلی برروی ان کلیک کنید

  • احمدرضا رحیمی
  • ۰
  • ۰

اولین قدم این پروژه را از شهدا شروع می کنیم.همانطور که می دانید شهر دولت اباد حدود ۱۸۰شهید را تقدیم اسلام کرد.شهدایی که حق بزرگی گردنمان دارند و کمترین کاری که می توانیم برایشان انجام دهیم این است که یاد و خاطره انها را زنده نگه داریم.قطعا همه شهدا و از جمله شهدای شهرمان کارهای بزرگی انجام داده اند که به این مقام بزرگ دست یافته اند ولی متاسفانه بعد از بیست و اندی از پایان جنگ هنوز اطلاعات کمی در مورد شهدا شهر وجود دارد و مطالب به صورت متمرکز جمع اوری نشده.نکته ای که شاید کمتر کسی بداند این است که دولت اباد یکی از پیش قراولان دفاع مقدس بود.تو هشتاد نفر اولی که داوطلبانه جهت شرکت در دفاع مقدس ثبت نام کردند(کل کشور) نزدیک ۱۲نفر از دولت اباد بودند.یکی از افراد انقلابی و حزب الهی شهرمون شهید عباسعلی فتاحی بود.شهیدی که چه در دوران قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب و دوران جنگ تحمیلی خود را وقف اسلام کرد و دانشجو بودنش مانع از فعالیتش در این زمینه نشد و مجاهدتهای زیادی نمود که ان شاءالله در مورد این شهید باز هم خواهیم نوشت.در وصف این شهید می توان همین یک جمله را بیان کرد، شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات(فتح المبین)را لو ندهد.

شرح داستان :یه روز شهیدخرازی گفت:چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود...پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود.قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوقت با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره... و تخریبچی ها رفتند...

یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده ، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...
زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید...
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه. گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند....
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت:صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین. گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه!ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند:مادر! عراقیها سرش عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...
مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...

جهت مشاهده توضیحات نحوه شهادت این شهید اینجا کلیک کنید.  


  • احمدرضا رحیمی
  • ۰
  • ۰

حفظ و احیای ارزشها ،سنتها و اداب و رسوم یک ملت علاوه بر اینکه اقدامی ارزشمند و البته جذاب محسوب می شود می تواند باعث افتخار و احساس غرور مردم نسبت به این اداب و رسوم وفرهنگ شان شود.پروژه ی احیای دولت اباد کهن،طرحی است برای احیای آداب و رسوم و فرهنگی که در بین مردم در زمانهای دور و در مقاطع مختلف حاکم بوده است تا این فرهنگ به درستی به نسلهای آینده منتقل شود و باعث افتخار و عدم خودباختگی نسلهای آتی شود.این پروژه در پانزده محورکه عبارتند از تعیین حریم شهر با محوریت دروازه ها،آداب و رسوم شهربا محوریت(عقد وعروسی،عزاداری،مسافرتها)،مشاهیر شهر با محوریت علمای دینی،دانشگاهی و ورزشکارانی که در سطح تیم ملی کار کرده اند وهمچنین اشخاصی که در رده های مهم سیاسی و اجتماعی خدمت کرده اند،گویش محلی اشعار اصطلاحات و ضرب المثلها که بسیار غنی است،وقایع نادر شامل اتفاقاتی است که بندرت در شهر حادث می شده و مردم عکس العمل های خاصی از خود نشان می دادندمثلا (سیل وبا)، مکان یابی ارامستان، اب انبارها،مسیر قنوات ازجمله مواردی است که در این قسمت بررسی می شود.معرفی شهدای دولت اباد با ذکر کارهای مهم و رشادت هایی که انجام داده اند.تعزیه که با فرهنگ مردم دولت اباد عجین شده و در این زمینه اطلاعات ارزشمندی قطعا وجود دارد.حوادث قبل و بعد از انقلاب که حرف و حدیث در این زمینه فوق العاده زیاد است و قطعا در این زمینه بحث های مفصلی وجود دارد،راهپیماییها و تظاهراتها و حتی انتقال مرکز شهرستان از دولت اباد به شاهین شهر از جمله مواردی است که در این قسمت بحث خواهد شد.عکسها و فیلمها که از شهر و مسائل شهر و مراسمات مهم وقدیمی که وجود دارد می تواند بر جذابیت این پروژه بیفزاید.شیوه زندگی، محله ها،داستانهای شخصی که پیرامون محورهای این پروژه باشداز جمله محورهای این پروژه را تشکیل می دهند.

دوستانی که علاقمند به شرکت در این پروژه هستند می توانند مطالب خود را برایمان ارسال کنند و ما را در به سرانجام رساندن این پروژه یاری کنند قطعا تدوین کتابی جامع و شایسته مردم شهر دولت اباد از جمله اهدافی است که این پروژه دنبال خواهد کرد.ان شاءالله در ادامه مسیر از بزرگان،فرهیختگان،نخبگان و مسولین شهر کمک خواهیم گرفت و بدیهی است که این پروژه با تشریک مساعی همه دوستان به نتیجه خواهد رسید.

  • احمدرضا رحیمی